سوژه های تلویزیون ایران
 
درباره وبلاگ


هدیه ای از طرف متیلدا
آخرین مطالب
نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

تریا سینما
شیشه کوچیک عمر سینمای جهان وبلاگ کوچیک منه




. - آخه...
- دیگه آخه نداره! (یعنی هر مشکلی با این دیالوگ قابل حل شدن است!)

2. طرف دارد از در خارج می شود. دوستی(نامزدی/همسری) صدایش می کند:

- سپهر (یا قلی یا محسن یا بهزاد یا فروغ یا زهرا ...) طرف برمی گردد...

حالا طرف یا می گوید "چی؟" یا نمی گوید، بعد اون دوست ساکت می شود و زیر لبی می گوید:

- هیچ چی...

3. طرف می خواهد یکی را تعقیب کند. عینک دودی می زند و سپر به سپر طرف یا اگر پیاده اند در فاصله 30 سانتی او حرکت می کند. سوژه مورد نظر هم همیشه یک خنگ بالفطره است.

4. با هنرنمایی: امین حیایی

5. موقعیت های هراسناک برای زن های تنها باید در شبهای بارانی و کوچه های خلوت رخ دهد.

6. آدم ها برای بیدار شدن از کابوس حتماً باید نیم متر با صورت خیس از تختشان بپرند؛ طوری که دو نیم تنه شان زاویه 90 درجه بسازد!

7. یک پسر بامرام عاشق پیشه که عقلش شیرین می زند و اواخر فیلم قابلیت هایش به همه اثبات می شود! ( یه سوال اینجا برای من پیش میاد یعنی همه مردان جوان سالم مونگل اند؟!)

8. خانه دوبلکس و آقای خانه که با ربدوشامبر برق برقی و دستمال گردن و ترجیحا آب پرتقال به دست، دارد با لبخند از بالا به تازه وارد نگاه می کند... (خداوکیلی این تصویر دیگر حالتان را بد نمیکند؟)

9. هندوانه ها و سیب ها در آب حوض حیاط خانه... (اولین تصویری که برای القای حس صمیمیت و گرمی خانواده به ذهن هر آدمی می رسد.)

10. سروش صحت در نقش لوطی که خاطرخواه کسی است که بهاره رهنما نقشش را بازی میکند.

11. زن چایی می آورد و به مهمان یا مهمانان می گوید: خب ...خیلی خوش اومدید. (خلاق ترین فیلمنامه نویسان این جور مواقع می نویسند: "آفتاب از کدوم طرف در اومده؟")

12. نیروهای بعثی همیشه می خندند و بعد هم در یک تغییر ناگهانی، شخصیت ها به شکل جنون آمیزی عصبانی می شوند!

13." بازی دیگه تموم شد!"( تا حالا چند نفرتان این دیالوگ را در فیلم ها از زبان پلیس شنیده اید؟)

14. "من خودم رو هنرمند نمی دونم"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

15. تمام عروسی ها در حیاط خانه برگزار می شود... (نه تالار، نه باغ، نه آپارتمان... فقط در حیاط یک خانه قدیمی نقلی. از شام هم خبری نیست. خیلی هنر کنند میوه و شیرینی میچینند روی میز!)

16. دو نامزد جوان دنبال هم می کنند و مثل چت کرده ها می خندند. (اوج خلاقیت نویسنده برای نمایش خوشی عاشقان جوان...)

17.وقتی کارگردان می خواهد نشان بدهد در ترسیم جهان دختران چقدر تبحر دارد یکی از دخترها به اون یکی می گوید: "خاک تو اون سرت"!

18. آدم های تحصیل کرده و خوش پوش و جنتلمن یک ریگی به کفششان است. (کاملا بر عکس مردان سنتی صادق.)

19. شریفی نیا در نقش مردی که زیر سرش بلند است.

20. در خانواده های قدیمی و قجری حتماً قتلی رخ می دهد یا قبلا داده رخ داده است.

21. در تیتراژ پایانی سریال ها باید حتماً یکی یک چیزی بخواند (تو مایه های غم باشد مقبول تر است!)

22. همه خارجی هایی که می خواهند فارسی حرف بزنند باید عین سفیر انگلیس در سریال امیرکبیر صحبت کنند. اگر یادتان نیست توضیح می دهم:

مثل فارسی زبانی که در حین خوردن سیب زمینی داغ، بخواهد حرف بزند!

23. آدم بدهای فیلم اکثرا ماشین شاسی بلند مشکی سوار میشن...

24. یارو اونور خط، تلفنو قطع کرده و تلفن داره بوق اشغال میزنه، شخص اینور خط همچنان هی الو الو میکنه و اسم طرف رو صدا میزنه!!! (واااای تو تمامه سریالها هم تکرار میشه!)

25. و در همه لحظه هایی که مربوط به مسائل عشقی و هجران و جدایی میشه باید بارون بیاد!

26. وقتی زنگ درو میزنن همه به هم نگاه میکنند و میگن یعنی کی میتونه باشه این وقت شب؟!

27. همیشه تو همه سریالای طنز ایرانی آخرش یه عروسیه و آنها تا آخر عمر به خوبی و خوشی با هم زندگی می کنند...

28. هر وقت تو خیابان دو نفر با عصبانیت از هم جدا میشند یه تاکسی زرد خالی از سرنشین به صورت معجزه آسا و البته هماهنگ شده ای جلوی پای یکیشون ایست میکنه و طرف با سرعت سوار میشه و میره!

29. تمام لحظه های دلهره آور (مث اتاق عمل و اینا ...) با نمای بزرگ ساعت و گذران زمان نشان داده میشود!

30 . و در آخر نمیدونم چه صیغه ایه پلیس تو همه سریال ها موفق عمل میکنه ...


نظرات شما عزیزان:

سرنا
ساعت15:18---9 خرداد 1391
آقای طغیانی خیلی خیلی خیلی قشنگ بود دقیقا با همش موافقم...

یه سوژه ی دیگه هم هست خیییییییییلییییی ضایع ست که بخاطر شرم و حیا نمیشه گفت...
من فهمیدم کدومو میگی همونی که خیلی ضایع ست به خاطر شرم و حیا نمیشه بگی....


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 17:18 ::  نويسنده : مجتبی